×

هشدار

JUser: :_بارگذاری :نمی توان کاربر را با این شناسه بارگذاری کرد: 529

زندگی نامه

زندگی نامه ی « حاج صفرعلی جناب نحوی کرونی دهکردی » مجتهد فرهنگی

پنج شنبه, 02 فروردين 777 11:04 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

زندگی نامه ی « حاج صفرعلی جناب نحوی کرونی دهکردی » مجتهد فرهنگی

 فرزند: آنجف علی کرونی و خورشید بیگم.

متولّد:1360ه ش/1298ه ق/1889م.

محل تولّد:جاء جاءکرون اصفهان.

متوفّی:26/1/1342ه ش/1383ه ق/1963م.

محل دفن:بوستان ملّت شهرکرد.

دریکی  از خانه های خشت و گلی و ساده روستای «جاء جاء ،کرون اصفهان» که متعلّق به «نجف علی و خورشید بیگم» بود در سال 1260 ه ش/1298ه ق/1889م فرزندی به دنیا آمد که  از سوی  پدر که به آتیه ی پرکرامت او امیدها بسته بود «صفرعلی »خوانده شد.اگرچه روزگار شیوه ی دیگری را یرای او رقم زده بود،زیرا براین منوال در سن سه سالگی«صفرعلی» از داشتن مادر و در هنگام هفت سالگی از داشتن نعمت پدر محروم گردید.

«صفر علی» پس از آن که به آستانه ی شش سالگی پانهاد به همراه دیگر کودکان زادگاهش به مکتب خانه ی ملّای ده رهسپار گردید و پس ازسالیانی کار وتلاش با سعه ی صدر نوجوانانه اش در سن هفده سالگی با حمایت های اقوام پدر ی که متّکی به دست رنج حاصل از زمین ها ی هرچند محدود با قی مانده از ارثیه ی پدری بود جهت تکامل بخشیدن به تحصیلات دینی  متداول در آن ایّام جهت جوانان  به« اصفهان» عزیمت نمود.

«آصفرعلی» به مدّت پانزده سال در مدارس علمیه ی «الماسیه و چهارباغ» در نزد اساتیدی چون آیات و حجج اسلام «آقا سیّدآقاجان،حاج محمّد جوادآدینه،آقاسیّدمهدی درچه ایی،حکیم آ شیخ اسدالله قمشه ایی ،آخوند کاشی،شیخ محمّد خراسانی وسیّد محمّد نجف آبادی» به تلمّذ پرداخت که به همین واسطه به «ملّا صفرعلی» و به دلیل خلق و خوی و رفتار  توام با وقار و متانتش به «جناب» معروف گردید.

 «آقا جناب» اندکی قبل ازپایان تحصیلات حوزویش با همسر اوّّل خود « سکینه سلطان » دختر « حاج ملّا رجب علی زیرک زاده » معروف به « حاج میرزا زیرک » از بزرگان وادبای صاحب نام زادگاه خویش ازدواج نمودکه ثمره ی آن تولّد دو فرزند با نام های «طلعت و احمد »بوده است که به دلیل بروز بیماری وبا در« اصفهان» هرسه  تن  در اثر ابتلا به آن ، همسر در عنفوان جوانی و فرزندان در سنّ کودکی دار فانی را وداع گفته وآقا «جناب» را در غم فراغ خود باقی گذاردند.

با بروز این واقعه «آقا جناب» که خود نیز از اثرات بیماری و داغ هجر کسانش رنجور شده بود تحصیلات خود در مدارس علمیه ي« اصفهان» را پایان بخشیده و جهت بهره مندی از آب و هوای سالم کوهستانی ناحیه  ی «چهارمحال» وتغییر روحیه بنابر توصیه اطباء و نیز درخواست «علی قلی خان سردار اسعد دوّم بختیاری» که بنابه پیشنهاد«حاج ملّا علی زیرک زاده (حاج میرزا زیرک) »بر اساس شیوه ی تاسیس مدارس ملّی از اواخر دوره ی «ناصری»، هم پای دیگر مناطق کشور ،در ناحیه ی «چهارمحال» با حمایت برخی دیگر از بزرگان محلی و با اختصاص بخشی از مالیلت های محلی جهت انجام امور مالی مورد نیاز، آموزشگاهی تحت عنوان مدرسه ی «مبارکه ی بختیاری دهکرد» در« دهکرد (شهرکرد) »تاسیس  نموده بود، به عنوان معلم این مدرسه به« دهکرد (شهرکرد) »وارد گردید.

 این مدرسه که با نظر «علی قلی خان سردار اسعد دوّم بختیاری» و حمایت های مالی دیگر خوانین و متمکنّین نواحی «چهار محال و بختیاری» تاسیس شده و با گردآوری گروهی از بزرگان صاحب اندیشه و فرهنگ دوست نظیر روان شاد «حاج ملّا رجب علی زیرک زاده(حاج میرزا زیرک)» نقش محوری در توسعه ی فرهنگی محل را ایفاد می نمود،با ورود آقا«جناب» رنگ علمی تازه ایی یافت و حیات معنوی اش دو چندان گردید.

 «آقا جناب» پس از ورود به «دهکرد( شهرکرد)»در محله ی پایین (سفلی)، کوچه ی  بازارخانه ایی که در ثبت املاک با شماره ی 922معرفی شده بود را جهت اقامت خود درنظر گرفته و تا پایان عمر در همین محل سکنی گزید.

 

پس از آغاز تدریس «آقا جناب» در مدرسه ی یاد شده این بخش از فعّالیّت های آموزشی ایشان به مدّت ده سال یعنی تا آخر مردادماه 1302ه ش/1342ه ق/1923م به طول انجامید که ثمره ی آن تدریس اصول و دقایق زبا ن و ادبیات «فارسی و عرب» و فقه و شرعیّات در پایه های مختلف تحصیلی این آموزشگاه بوده است.

 

 جالب آن که از پایان خرداد ماه 1302 ه ش/1342ه ق/1923م هزینه های نیمی از سال تحصیلی مدرسه ي مذکورکه به نام مدرسه ی «مبارکه  ی ملّی بختیاری دهکرد »و سپس مدرسه ي «ملّی دهکرد» خوانده شد از محل جمع آوری کمک های اهالی «دهکرد(شهرکرد)» و در نیمه ی دوّم سال تحصیلی براساس سیصد ریال کمک ماهیانه از سوی «وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه» تخصیصی از «تهران» تامین میگردید.

 

«آقا جناب» از سال 1302ه ش/1342 ه ق/1923م تا اوّل اسفندماه1306ه ش/1342ه ق/ 1927م در مدرسه ی یاد شده علاوه بر آموزگاری ، مدیریت این واحد آموزشی را نیز عهده دار شده  ودر سن چهل و سه سالگی هم زمان با رجب المرجب1343 ه ق/1303ه ش/1924م گواهی اجتهاد و اجازه ی روایت حدیث از سوی« آیت الله محمّد بن محمّد حسین موسوی نجف آبادی» از مراجع بزرگ تقلید آن روزگار جهت ایشان صادر گردیده  ودر همین سال به واسطه ی عزیمت روان شاد «زیرک زاده» به «اصفهان» به عنوان مدیر «مدرسه ی مبارکه ی ملّی بختیاری دهکرد» معرفی شدند.

 

در سال 1304ه ش/1344ه ق/1925م «آقا جناب» که شهرت فضایلش زبان زد بسیاری از اهل علم آن ایّام در مناطقی چون «اصفهان» نیز بود به پیشنهاد آقای «یاسایی» از هم درسان زمان طلبگی اش و باحکم «علی اکبر داور» وزیر عدلیه ی وقت به عنوان قاضی شهر «شیراز» و رییس تشکیلات عدلیه ی «فارس» معرّفی گردید که مناعت طبع این عالم خدادوست موجب شد این سمت را نپذیرفته و همان پیشه ی معلّمی را با آرامش دایمی اش به انجام دعوی هر روزه ترجیح دهد.

 

بر اساس شرایط پیش آمده «آقا جناب» در همین سال به زیارت حرمین شریفین نایل گردیدند که به این واسطه از این هنگام با عنوان «حاج آقاجناب[ نحوی] » در افواه مردم محل معروف  شدند.

 

از اوّل اسفندماه 1306ه ش/1346ه ق/1927م به دلیل تبدیل شدن مدرسه ی «ملّی دهکرد» به دبستان «دولتی شاهپور نمره ی 22 دهکرد» و تغییر نام آن و نیز با توجّه به گسترش یافتن اقدامات دولت «پهلوی اوّل » در زمینه های اجتماعی مبنی بر ممنوعیّت پوشش رایج اهل علم ورواج قواعدی چون بهره گیری از لباس متحد الشکل وکلاه «پهلوی»،استفاده از نام خانوادگی و اخذ شناسنامه (سجل) در امور اداری «آقا جناب» به رغم میل باطنی خویش لباس سنتّی خود را ترک کرده و به دلیل دانش فراوان در امر نحو زبان و ادبیات «عرب» که در آن شهرتی به سزا داشت ،نام خانوادگی «نحوی» را به عنوان شهرت خوبش برگزید.

 

درهمین اوقات ازدواج دوّم ایشان با خانم «آغا رباب خلدی نسب» از نوادگان خانواده ی آیات عظام «چهارسوقی اصفهانی» صورت می پذیرد که ماحصل آن تولّد چهار فرزند به نام های «محمود،یحیی،احمدوپروین» بوده است.

 

در سال 1307ه ش/1347ه ق/1928م «آقا جناب نحوی» که در میان مردم محل به نام های «آقای نحوی» و «جناب نحوی» نیز مشهور بود با حقوق ماهیانه ی دویست ریال به عنوان معلّم صرف و نحومدرسه ی ابتدایی «دولتی شاهپور نمره ی 22دهکرد(شهرکرد)»به مدیریت آقای «محمّد زیرک زاده» انتخاب می گردد که این امر تا بیست و نهم فروردین ماه  1308ه ش/1348ه ق/1929م به طول می انجامد.از این هنگام ابشان به واسطه ی کارشکنی هایی که از سوی برخی حاسدان در «اداره ی کلّ فرهنگ استان دهم»(شامل اصفهان ،یزد و چهارمحال و بختیاری به مرکزیت شهر اصفهان ) صورت می گرفت و نبز درمان بیماری همسر خود تقاضای انتقال به  «تهران» و در صورت عدم موافقت با آن اعلام استعفای خود را مینماید که با پشتیبانی کامل حاکم نظامی ناحیه ی «چهار محال» و مردم «دهکرد (شهرکرد)» ودرخواست از مقام وزارت «معارف» در خصوص لزوم استمرار حضور ایشان در محل جناب «نحوی» با رتبه ی پنج قضایی مجددا فعّالیّت های آموزشی خودرا در محل ادامه داده و به واسطه ی جدیّت فراوان در امر آموزش کودکان و نوجوانان و مورد وثوق عامه ی مردم قرار داشتن ،بنا به درخواست عمومی اهالی در بیست و یکم شهریورماه 1310 ه ش/1350 ه ق/1931م مجددا به عنوان مدیر مدرسه ی یاد شده انتخاب می گردند.

 

«آقا جناب نحوی» در طول دوران حیات خود به واسطه ی ضعف جسمانی ناشی از بیماری وبا که در عنفوان جوانی بدان گرفتار و موجب مرگ اعضای خانواده اش نيز شدهمواره مبتلا به  نارسایی های بدنی بود و این امر باعث گردید تا ایشان در سن پنجاه سالگی و از شانزدهم شهریورماه1311ه ش/1351ه ق/1932م به مدّت یک سال خانه نشین شده و عملا نتواند به امرتدریس و مدیریّت بپردازدکه برهمین اساس این مهم مجددا به آقای «محمّد زیرک زاده» محول گردد.

 

پس از آن در سال 1313ه ش/1353ه ق/1934م مجددا مینوی روان «نحوی» با سمت آموزگاری کلاس پنجّم «دبستان دولتی نمره ی 22 شهرکرد(دهکرد)» و با حقوق ماهیانه ی دویست و ده ریال براساس حکم صادره از سوی «اداره ی استخدام وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه» به فعّالیّت آموزشی روی آورده و در سال 1315ه ش/1355ه ق/1936م (هم زمان با انتقال آقای «محمّد زیرک زاده» به «اصفهان») به واسطه ی انجام صادقانه ی خدمات آموزشی، رضایت مندی اولیاء دانش آموزان و دیگر اهالی «شهرکرد(دهكرد) » از سوی اداره ی «کلّ فرهنگ استان دهم» مورد تشویق قرارداده شدند.

 

با گذشت زمان و توسعه ی پایه های مختلف تحصیلی جدید در این دبستان از سال 1317ه ش/1358ه ق/1939م آقای «نحوی» علاوه بر تدریس در کلاس های پنجّم و ششم به فعّالیّت آموزشی جهت تدریس «زبان و ادبیات فارسی و عربی» در دبیرستان جدید التاسیس  پسرانه ی «شاهپور شهرکرد(دهکرد)» دعوت به همکاری  شده و از سال 1318ه ش / 1359ه ق/1940م هم زمان در نوبت بعداز ظهر،تدریس جهت اکابر (بزرگ سالان) در «آموزشگاه دولتی سال مندان شهرکرد(دهکرد)» که از سال 1314 ه ش / 1354ه ق /1935م تاسیس شده بود را نیز عهده دار گردید که این امور موجب شد تا مقداری از مشکلات مالی خانواده ی خود را (که به واسطه ی بروز «جنگ جهانی دوّم » و اشغال نظامی «ایران» توسط متفّقین برای عموم ملت فراهم شده بود ) تا حدودی مرتفع سازد.

 

با این همه عائله مندی و استمرار بحران اقتصادی روزگار اشغال «ایران»  باعث شد تا ایشان در اوّل مهرماه 1321 ه ش/1362ه ق/1943م تقاضای انتقال از «شهرکرد (دهكرد) » را مجددا مطرح نمایند که به دلیل کمبود نیروی متخصّص در امر آموزش از سوی «اداره ی کلّ فرهنگ استان دهم» با آن مخالفت به عمل آورده شده و بر این اساس استاد به رغم مشکلات پیش روی که به واسطه ی استمراربیماری و رنجوری ایشان عرصه را بروی تنگ می نمود فعّالیّت های آموزشی خود را دنبال کرده  و علاوه بر آموزگاری در دبستان « 22 دولتی شاهپور» و «سال مندان شهرکرد (دهکرد)» ، تدریس صرف و نحو زبان و ادبیات «عرب» در دبیرستان «شاهپور» این شهر را نیز عهده دار گردد.

 

این ایّام را بایستی روزگار بروز سختی ها برای این مرد وارسته به شمار آورد ، چرا که کسالت روحی و ضعف فراوان جسمی توان  استاد را روز به روز تحلیل می بردند واویی راکه متّصف به حجب و حیای مفرط بود وهیچ گاه  عادت به کم فروشی در امر علم آموزی نداشت از هرسو در تنگنا قرار می دادند. اموری که سرانجام باعث شدند تا مدیر «دبستان دولتی 22شاهپورشهرکرد(دهکرد)» آقای «محمّد زیرک زاده» تقاضای تقلیل ساعات کار موظف ایشان  به چهارده ساعت در هفته را نموده و براساس موافقت «اداره ي کل فرهنگ استان دهم » از بیست و سوّم آبان ماه 1322ه ش/1363ه ق/1943م به مورد اجرا گذارده شده و در کنار آن به واسطه ی تلاش های بی شائبه ی ایشان از سوی آن «اداره ی کلّ» مورد تشویق قرار داده شوند.

 

جالب آن که بنا بر دلایلی چون در دست نداشتن مدرک تحصیلی از مراکز آموزشی دولتی استاد تا سال 1324ه ش / 1365 ه ق /  1945 م به عنوان آموزگار رسمی دارای حکم  استخدامی نشده و با ارزیابی گواهی های حوزوی ایشان از این سال به عنوان معلّم رسمی «دبستان دولتی 683شهرکرد (دهکرد)» به مدیریت مینوی روان «شیخ علی دانش شهرکی» و بر اساس همان تقلیل ساعات کاری موظّف معرّفی گردیدند.

 

وظیفه شناسی دایمی ،توانایی در امر تدریس و متّصف بودن به اخلاق حسنه از سوی این معلّم ارزنده که زبان زد خاصّ و عام بود باعث شدند تا در جهارم مردادماه 1328 ه ش/ 1369ه ق/1949م و دوم مهرماه سال 1329 ه ش / 1370ه ق/ 1950م به دفعات مورد تشویق اداری و مردمی واقع گردند.

 

هم زمان با آغاز جریانات مربوط به «ملّی شدن صنعت نفت» و کاهش در آمدهای دولتی که به اجبار فشارهای اقتصادی فراوانی را متوجّه نیروهای پیوسته به بدنه ی دولت به خصوص فرهنگیان به صورت کاهش حقوق و مزایا و درآمدهای ایشان مینمود،حکم معلّمی اکابر( بزرگ سالان) ایشان در«دبستان دولتی شاهپورشهرکرد(دهکرد)» در بیستم مهرماه سال1329 ه ش /1370ه ق/ 1950م لغو گردیده و حکم معلّمی پایه ی پنجّم آموزگاری جهت ایشان صادر می گردد که بر اساس آن تا اوّل مهرماه سال 133ه ش/1374ه ق/1954م که به دلیل گذر از سن هفتاد سالگی از خدمات آموزشی بازنشسته  گردیدند،درسیکل دوّم «دبیرستان  پسرانه ی شاهپورشهرکرد(دهکرد)» که کفالت سرپرستی آن را آقای «متین» برعهده داشت تدریس فقه و صرف و نحو زبان وادبیات «عرب» را بر عهده داشتند.

 

این فرهنگی فرهیخته  به واسطه ی آن که عمرخود را به صداقت تمام سپری کرده و همواره مورد وثوق مردم «شهرکرد (دهکرد)» قرار داشت چه در ایّام خدمت آموزشی و چه در روزگار بازنشستگی تا هنگام وداع با دنیای فانی در مراسم رسمی اداری و فرهنگی به عنوان میهمان برجسته ی  زینت افزای مجالس مورد عنایت همگان قرار داشت که گواه آن تصاویر فراوانی است که از ایشان در جمع دانش آموزان ودر کنار همکاران صدیقش به یادگار باقی مانده است.

 

سر انجام  روان شاد «حاج صفرعلی جناب نحوی کرونی دهکردی» در بیست و ششم فروردین ماه سال 1342ه ش/1387ه ق/1967م در اثر سکته ی مغزی دارفانی را وداع گفته و پیکرش در میان تاثر فراوان دوست داران،همکاران،شاگردان و همشهریانش در «بوستان ملّت شهرکرد (دهکرد) »به خاک سپرده شد.

 

 بر روی سنگ مزار این مرد خداجوی فرهیخته چنین نگاشته شده است:

 

«هوالحی الذی لایموت

 

آرامگاه خلد آشیان جنت مکان ،جامع معقول و منقول،دانشمند کم نظیر،مرحوم مغفور «حاج آقا جناب نحوی» فرزند   مرحوم  «نجف علی»  که از مفاخر فرهنگ «شهرکرد» و «چهارمحال» بوده در تاریخ فروردین ماه چهل و دو 1342 ارتحال  به عالم باقی جاویدان نموده ، حشره الله  مع  الائمه الطاهرین المعصومین » .

 

 

خواندن 1032 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)
آخرین ویرایش در جمعه, 18 فروردين 1396 09:00
K2_NEWS_NUMBER_CUSTOM 353

تصاویر منتخب

cache/resized/0c5748ca6c0e01a5ce6bb131f29fce92.jpg
بهترین مکان دنیا   یادی از گذشته کتابهای قدیم
cache/resized/12321a69d83e907b31596d1a70de700c.jpg
شهید رحمان استکی مسئولیت‌ها: آموزگار
cache/resized/60040d169d182bda9a5835255964ecbd.jpg
درس معلم ار بود زمزمه ی محبتی جمعه به مکتب آورد
Template Settings

Color

For each color, the params below will give default values
Black Blue Brow Green Cyan

Body

Background Color
Text Color
Layout Style
Select menu
Google Font
Body Font-size
Body Font-family