پل ارتباطی ما

موسسه خیریه صفا

 

مطالب تصادفی



چه کسی آنلاین است؟

ما 315 مهمان و بدون عضو آنلاین داریم
×

هشدار

JUser: :_بارگذاری :نمی توان کاربر را با این شناسه بارگذاری کرد: 529

راهبردهایی برای آموزش وپرورش نوین/2

باستان شناسی در مدرسه راهبردی برای روشن، جذاب و الهام بخش ساختن حال و آینده

پنج شنبه, 21 -2664 11:02 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم


باستان شناسی در مدرسه راهبردی برای روشن، جذاب و الهام بخش ساختن حال و آینده

«نزدیک به  دو دهه ی قبل،دانش آموزان پایه های ی سوّم و ششم ابتدایی «مدرسه ی دالتون شهر نیویورك»در«ایالات متحده ی آمریکا»، همراه با «دكتر نیل گلدبرگ» كه یك باستان شناس است و در همان مكان اقامت دارد، عهده دار انجام دادن پژوهشی درباره ی یك دوره ی زمانی شدند. گرچه« نیل گلدبرگ»هرگز به تدریس در خارج از محیط دانشگاه فكر نكرده بود، آمّا به این كار بی میل هم نبود. او در این باره معتقد است:



- «در آن زمان من و همسرم هنوز ازدواج نكرده بودیم و او معتقد بود كه دانشجوی دوره دكتری بودن، به معنای داشتن شغل نیست ومسأله ی مهم تر این كه احتمال پیدا كردن شغلی در رشته  یباستان شناسی در سطح دانشگاه بعید به نظر می رسد».

خوشبختانه درست در زمانی كه او در حال نوشتن رساله دكتری خود در «دانشگاه كلمبیا »بود، مدیر«مدرسه  ی دالتون شهر نیویورك»،بر اساس نظام ابتكاری مجله ی معروف حرفه ای معلمان «PREK-12» با او تماس گرفته و با هدف برگزاری یك دوره ی باستان شناسی برای دانش آموزان سال سوّم ابتدایی،«نیل گلدبرگ» را به عنوان  معلّم پاره وقت به خدمت گرفت. اكنون، پس از هجده سال، كار پاره وقت او، به یك شغل آموزشی ثابت تبدیل شده است و برای وی، به منزله ی یكی از باستان شناسانی كه در كادر آموزشی یك مدرسه ی ابتدایی جای گرفته اند، موقعیّت ویژه ای را فراهم آورده است.

در حال حاضر، این برنامه از آخرین هدف هایی كه مسئولان «مدرسه ی دالتون» برای آن متصوّر بودند، فراتر رفته است. نیل به كلاس های سوّم و ششم، باستان شناسی درس می دهد و همكارش «دكتر ماری براون» ، مسئول تدریس در كلاس ششم است . «آقای نیل» برای برگزاری كلاس های باستان شناسی به مدارس دیگر هم كمك كرده است و معلّم دیگر«مدرسه ی دالتون»، «دكتر میشله ماركوس» كه كارشناس موزه داری و تاریخ شناس عرصه ی هنر است، در این برنامه ی آموزشی به آنها كمك می كند. این خانم دكتر از امتیازهای ویژه ی كاركنان «موزه ی مركزی هنر» برخوردار است.

«نیل» در خصوص ویژگی های کار خود می گوید:

- «من با دوستانی كه به دانشگاه راه یافته و در آن جا تدریس می كنند، گفت وگو كرده ام. آنها از تدریس راضی نیستند. از پژوهش لذت می برند، امّا از تدریس نه، در حالی كه رضایت بخش ترین جنبه ی كار من تدریس است.»

در هنگام بازدید از« مدرسه ی دالتون»، با مشاهده ی « نیل» كه دانش آموزان كنجكاو كلاس ششم به دورش حلقه زده بودند، دریافتیم كه او در ابتدا اهداف برنامه را برای دانش آموزان بیان می كند و آنها نیز با علاقه و هیجان به مطالب او درباره ی باستان شناسی گوش می دهند. در این زمینه «نیل» برای ما توضیح داد:

- «باستان شناسی علمی غیرتجربی است.بر این اساس ما تنها قادر هستیم توضیحات عقلانی بدهیم و من فكر می كنم این مسأله باعث می شود كه دانش آموزان واقعا آزادی بیش تری داشته باشند. آنها نگران درست پاسخ دادن یا دادن پاسخی كه من منتظر شنیدنش باشم، نیستند، بلكه پاسخی می دهند كه بتوانند با دلیل از آن دفاع كنند».

در هجده سالی كه« نیل»در مقام باستان شناس در «مدرسه ی دالتون» فعّالیّت كرده است، شاهد«دفاعیّات»عدّه ی زیادی از دانش آموزان كلاس سوّم و ششم ابتدایی بوده است. یكی از آنها داستانی درباره ی كلاس های پایه ی  سوّم بود كه« نیل« در ابتدای فعّالیّت خود تدریس آنها را به عهده گرفته بود. دانش آموزان، ماكت شهر باستانی «كارثیج» را، كه« نیل»ساخته بود، حفاری می كردند وچهار پسر مشغول بیرون آوردن سر یك مجسمه از زیر خاك بودند.«نیل»شنید كه آنها درباره ی تكّه چوب سوخته ای كه در نزدیكی مجسمه یافته بودند، بحث می كردند، یكی معتقد بود كه« چوب بخشی از ساختمانی بوده كه مجسمه در آن جای داشته است»و دیگری اظهار می داشت كه «احتمالا چوب قسمتی از یك سكو بوده كه در آتش سوخته است».

«نیل»افزود:

- «درحكم بخشی از كار حفاری،ما نیمی از وقت كلاس را به مطالعه ی ادبیات و اسطوره شناسی و هر چیزی كه به یافتن بافت مناسب كمك كند، اختصاص می دهیم».

یكی دیگر از دانش آموزان هنگام حفاری تكّه چوب را برداشت و گفت:

- «سطح این چوب قبل از این كه سوزانده شود، صاف و صیقلی بوده است. بنابر این من فكر می كنم باید بخشی از بنای یك ساختمان باشد».

«نیل»به شوخی گفت:

- «بسیار خوب، واقعیّت این است كه این تكّه چوب را من از كارگاه هنر آورده بودم. امّا نكته ی جالب آن است كه دانش آموزان آن را به مثابه ی یك اثر باستانی واقعی مورد توّجه قرار می دهند.من فقط راه را به آنها نشان می دهم،سپس خودشان غرق انجام دادن كار می شوند».

«نیل»و «دكتر براون»، كه مدیر عامل سابق «مؤسسه ی باستان شناسی آمریكا»بود، كمی بعد از ورود به« مدرسه ی دالتون »حس كردند كه برگزاری كلاس باستانی شناسی برای دانش آموزان پایه ی ششم امكان پذیر است. از زمان افزودن باستان شناسی به برنامه ی درسی، آنها شاهد موفقیّت های چشم گیر دانش آموزان در«نگارش تشریحی» برنامه ی كلاسی بوده اند،فعّالیّتی كه در گذشته این دانش آموزان به ندرت فرصت انجام دادن آن را پیدا می کردند.

«نیل»در این باره گفت:

- «هدف ما از ابتدا تدریس درس باستان شناسی به دانش آموزان بود، مثل چگونه حفاری كنید،اشیای دست ساز و مواد را ردیابی كنید وبعد به تحلیل منطقی آنها بپردازید. امّا كار بسیار از این فراتر رفت».

 بعد از این كه دانش آموزان شیء دست ساز مورد نظر را یافتند، باید آن را بررسی و مشاهدات خود را یادداشت كنند. «نیل» در این باره گفت:

- «دانش آموزان برای بیان روی كرد خود، چگونگی نوشتن آن و طرح مسأله ی مورد بحث واقعا با موضوع ها كلنجار می روند و این بهترین الگو برای تدریس نگارش است».

 بخش دیگری از برنامه ی درسی كلاس ششم، كه با عنوان مطالعات اجتماعی ارائه می شود، به دانش آموزان فرصت می دهد با استفاده از نرم افزار «آركیو تایپ»، كه «نیل» و «دكتر براون» آن را طراحی كرده اند، یك حفاری واقعی باستان شناسی را شبیه سازی كنند. این نرم افزار به این صورت عمل می كند:

یک برنامه ی كلّی باستان شناختی را، كه به چهار بخش تقسیم شده است، نشان می دهد.حفاری یكی از این بخش ها به دانش آموزان محول می شود. وظیفه ی آنها حفاری آن بخش، تهیه ی نقشه ی كامل مدرج و فهرست نویسی همه ی اشیای «كشف» شده است. بعد با توّجه به مشاهدات انجام شده، به تحلیل موقعیّت و اتفّاقاتی كه فكر می كنند در آن جا رخ داده است، می پردازند و درباره ی ارتباط این بخش با سه بخش دیگر با یك دیگر بحث می كنند. سپس گزارشی درباره ی تمام بخش های در حال حفاری می نویسند و دلایلی را بیان می دارند كه ارتباط بین اشیای كشف شده و دوره یا كشوری كه حفاری در آن انجام شده است، را نشان می دهند. این فعّالیّت دانش آموزان را به چالش وا می دارد.

از بخش های قابل توّجه در بازدید از مدرسه این بود كه یكی از دانش آموزان كلاس ششم با حوصله ی  تمام، كار با نرم افزار «آركیوتایپ »را برای ما شرح داد. بعد اجازه داد كه از پشت سرش نظاره گر كشف بقایای یك ابزار جنگی در بخش مربوط به او باشیم. او با اشاره به چیزهایی كه جمع آوری كرده بود، به ما گفت كه آنها قطعاتی از كلاه خودهای باستانی هستند كه او شناسایی كرده است. ما واقعا تحت تأثیر قرار گرفتیم. حفاری بی وقفه ی« نیل»در چه فرصتی می تواند حفاری های باستان شناسی شبیه سازی شده را طراحی كند و بسازد؟ درست قبل از پایان كلاس ها در ماه ژانویه[دی ماه]، «نیل» با معلّم كلاس سوّم ملاقات می كند تا بتواند یك موقعیّت حفاری خاص برای هر یك از كلاس های سوّم طراحی كند. این دو به اتفّاق، طرح درسی را تهیه می كنند كه با برنامه ی درسی هم خوانی دارد.

برای نمونه، در دوره ی  گذشته دانش آموزان، محلی را در شهر «ونیز» حفاری كردند. چون در درس تاریخ، درباره ی سفر «ماركوپولو»مطالعه كرده بودند.در كلاس ششم، همه ی دانش آموزان باید تاریخ «آشوری ها» و« یونانی ها »را مطالعه كنند. بنابر این دانش آموزان كلاس ششم با استفاده از برنامه ی «آركیوتایپ» ابتدا یك محل «آشوری »و بعد یك محل« یونانی» را حفاری  می كنند. «میشله ماركوس» با ارائه  ی تصاویری ذهنی در زمینه ی هنر به دانش آموزان در درك بهتر زندگی در دورانی كه موقعیّت باستان شناسی به آن تعلّق دارد، به بچّه ها كمك می كند. «نیل» نیز برای ساخت محل های حفاری، از این تصاویر الهام می گیرد.

یكی از جاهایی كه« نیل» برای دانش آموزان ساخت، یك خانه ی«هلندی» بود. به همین سبب، «میشله »تصاویری درباره ی هنر كشور«هلن»د در قرن هفدهم میلادی/یازدهم هجری به دانش آموزان ارائه داد. یكی از تصاویری كه «میشله »یافت، زنانی را نشان می داد كه گوشواره های مروارید به گوش آویخته بودند. بنابر این نمونه های بدلی این گوشواره ها در میان اقلامی قرار گرفت كه قرار بود دانش آموزان در خانه ی «هلندی» كشف كنند.

در تابستان،«نیل» اشیایی را برای پنج محلّی كه در نظر داشت برای سال تحصیلی آینده بسازد، ابداع كرد. بعد این اشیا را در جعبه های بزرگ حفاری قرار داد. وقتی دانش آموزان مشغول كار شدند، با استفاده از ابزارهای واقعی باستان شناسی به كاوش پرداختند و با بیل و برس های گوناگون، این اشیا را یافتند.«نیل» در این باره توضیح داد:

- «در محل مربوط به كلاس سوّم، احتیاط بیش تری صورت می گیرد، چراکه باید چیزی مورد نظر باشد كه دانش آموز به راحتی آن را شناسایی كند و باعث تشویق آنها به فعّالیّت بیشتر شود».

 در پایان بازدید از «مدرسه ی دالتون»، به كلاس «دكتر براون» رفتیم؛ جایی كه دانش آموزان كلاس ششم سرگرم آخرین مراحل كامل كردن گزارش های پژوهش خود بودند.

«نیل»در ابتدا به ما گفته بود كه بهترین توصیف كلاس های باستان شناسی «هرج و مرج سازنده» است و ما بعد از مشاهده یكی از این كلاس ها، نظر او را تأیید كردیم. گرچه اتاق آن قدر بزرگ نبود كه از دید بچه ها پنهان بمانیم. آنها كوچك ترین توجهی به ما نداشتند و سخت مشغول كار بودند. بعضی از دانش آموزان در پشت میز نشسته بودند و با نظم و ترتیب جزییات نمودارهای بزرگی را كامل می كردند. چند نفری، در حالی كه كتابی روی زانو قرار داده بودند، در گوشه ای از كلاس اطلاعات جمع آوری شده را مرور می كردند. بقیّه دور رایانه ها جمع شده بودند و درباره ی امكان كشف«آثار باستانی» بیش تر در یك محل خاص بحث می كردند.

نكته ی بسیار قابل توّجه در این صحنه ی كلّی از كلاس، آن بود كه هر یك از دانش آموزان با جدیّت مشغول فعّالیّت خود بوده و به كار دیگران با دیده ی  احترام می نگریست. با برگزاری این برنامه، «مدرسه ی دالتون» به مفاهیم بنیادی باستان شناسی و به كشف شگفت انگیزی دست یافته است كه حال و آینده را روشن، جذاب و الهام بخش می سازد». (1)،(2)

پی نوشت ها :

(1)كاترین رومانو،ترجمه ی حمیدرضا فاطمی پور http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=64310

(2)ویرایش بابک زمانی پور.

 

خواندن 1138 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)
آخرین ویرایش در جمعه, 28 آبان 1395 06:22
K2_NEWS_NUMBER_CUSTOM 300

تصاویر منتخب

cache/resized/0c5748ca6c0e01a5ce6bb131f29fce92.jpg
بهترین مکان دنیا   یادی از گذشته کتابهای قدیم
cache/resized/12321a69d83e907b31596d1a70de700c.jpg
شهید رحمان استکی مسئولیت‌ها: آموزگار
cache/resized/60040d169d182bda9a5835255964ecbd.jpg
درس معلم ار بود زمزمه ی محبتی جمعه به مکتب آورد
Template Settings

Color

For each color, the params below will give default values
Black Blue Brow Green Cyan

Body

Background Color
Text Color
Layout Style
Select menu
Google Font
Body Font-size
Body Font-family